۱۳۹۳ فروردین ۲۳, شنبه

حمید قربانی: شاهرخ زمانی به این درک رسیده است که راه حل درد مشترک، مبارزه مشترک و متحد طبقاتی ما کارگران بر علیه سرمایه داران و دولت شان است

من بعنوان یک تبعیدی سیاسی، یک کارگر کمونیست باز نشسته که در 30 مُرداد 1358 با جرم مشارکت در رهبری یک تظاهرات برضد جنگ  بر علیه مردم زحمتکش، انقلابی و خواهان تعیین سرنوشت خویش در کردستان ایران، با یک فتوا معدوم العمر و فاسد فی العرض شدم و خونم حلال شد، که داغ وداع کردن با مادر و برادرم را بر دل دارم، به شما دست مریزاد  گفته و دست خسته و زخمی تان را می فشرم و این اقدامتان را در جهت دفاع از کارگر و هم طبقه ای دلیر و آگاهتان شاهرخ زمانی و دیگر کارگران زندانی را می ستایم.

رفقای عزیز،
من بعنوان یک خواننده ی نوشته های  شاهرخ زمانی،  درد مشترک فریاد کشیده اش را خوب حس و درک کرده ام. شاهرخ زمانی به نظر من، کارگری است که به این درک رسیده است که راه حل درد مشترک، مبارزه مشترک و متحد طبقاتی ما کارگران بر علیه سرمایه داران و دولت شان است. شاهرخ زمانی به این دانش و علم واقف شده است که برای درمان درد یعنی پیشبُرد مبارزه طبقاتی و تبدیل آن به یک انقلاب پیروزمند اجتماعی، نیاز و لازم و ضروری است که ستاد انقلاب قهرآمیز ناگزیر یعنی حزب تان، حزب کارگران آگاه و کمونیست باید ایجاد گردد. شاهرخ این را هم می داند که چنین حزبی در دنیای تحت سلطه سرمایه امپریالیستی هار شده ی امروزی و دولت های امپریالیستی اش و بویژه جامعه ای همچون جامعه سرمایه داری ایران با دولتی چنین سرکوبگر و بغایت ارتجاعی، دولتی دیکتاتور و قاتل هزاران و دها هزار انسان کارگر، کارگر کمونیست و آزادیخواه، دولتی که هیچگونه حقی را برای کارگران، برای متشکل شدنشان به رسمیت نمی شناسد، ایجاد نمی گردد، مگر اینکه  یک مبارزه مخفی و غیر علنی  را شما کارگران آگاه در دستور قرار دهید و بتوانید بک رابطه منطقی بین آن و مبارزه جاری و روزمره تان ایجاد نمائید و کمیته های انقلابی در محل کارو زندگی تان تشکیل دهید و یک رابطه مخفی بین آنها خلق کنید. امیدوارم که در آستانه اول ماه چنین مبارزه ای را در دستور قرار دهید.

و اما، برای آزادی شاهرخ زمانی باید دانست که نامه نوشتن به این جنایت کار و آن حاکم انسانکُش و کارگر ستیز جهانی و داخلی مثمرثمر نیست.

رفقای عزیز کارگر نقاش ساختمانی،
بایسته و شایسته است که، طبقه ی کارگر بزرگ و پر قدرت ایران که قدرتمندی خویش را بطور آشکار و واضح  در سال 1357با بستن شیرهای نفت، متوقف کردن چرخ های تولید  در کار خانه ها و...و زمینگیر نمودن قطارها که در حال بُردن تانگ برای سرکوبی مردم زحمتکش همدان و غیره بودند در ایستگاه قطار تهران و شنیدن پیام انقلاب بوسیله شاه و بعد سرنگونی  حاکمیت شاهنشاهی نشان داده است، می تواند با اخطار دادن به دولت جبار و ستم کار و جانی سرمایه داری و رئیس جمهور امنیتی- اطلاعاتی اش وهمچنین ولی فقیه اش، و اعلام یک اعتصاب سراسری مشخص نماید و خود را برای آن آماده کند.  آنگاه ، بدانیم که  شاهرخ زمانی به زندان سیاسی که خیلی ساده است برمی گردد، بلکه با احتمال خیلی زیاد شاهرخ زمانی و دیگر کارگران زندانی مثل رضا شهابی، محمد جراحی، بهنام ابراهیم زاده و رسول بداغی و دیگر زندانیان سیاسی آزاد می گردند.
 دولت جمهوری اسلامی نشان داده است که گوشش به نامه  نوشتن از طرف شما کارگران در ایران و رو به دژخیمانش و گسیل آنها  برای سازمان های باصطلاح مدافع منافع کارگران در سطح جهانی و نامه دادن آنها،  وقعی نه گذاشته و نمی گذارد. این را تجربه ی حداقل این بیست ساله اخیر، از زمان روی کار آوردن سید دغلکار خاتمی تا کنون به خوبی نشان داده است. این راهی بی حاصل و سترون است، چون منافعی را تهدید نمی کند.

پس، بایسته است رفقای کارگر عزیز من،  یک مبارزه همه جانبه و در اشکال مختلف را سازمان داد و هزینه آنرا نیز پذیرفت تا این دولت ضد کارگر را بعقب نشینی واداشت و در معرض و مرز نابودی و در هم شکستن قرار داد و می توان این کار را کرد، ولی باید اول و در مرحله نخست راههای مسالمت جویانه و با خواهش و تمنا را کنار گذاشت. و باور به نیروی طبقاتی  خود بمثابه طبقه ی کارگر و یک استراتژی تعرضی که تنها استراتژی طبقاتی طبقه کارگر است، آورد و آنرا در دستور گذاشت و برای ایجاد حزب حرکت کرد.
ببینید، رفقای عزیز،  با باور من، شاهرخ زمانی ها با آگاهی به هزینه داشتن، راه مبارزه طبقاتی سخت، ولی تنها راه مثمرثمر را برگزیده اند، شما هم بهتر است که چنین استراتژی ای را، ولی در سطح وسیعتر یعنی بمثابه یک طبقه که چرخ تولید را می گردانید، برگزینید تا مادر شاهرخ زمانی ها مانند مادر من و دهها هزار مادر دیگر،  داغ دیدن فرزند را با خود به گور نبرند. باز هم رویتان را می بوسم و دست تان را از راه دور می فشارم و برایتان آرزوی سلامتی و پیروزی داشته  و برای شاهرخ و رضا و محمد و بهنام و رسول و... آزادی را خواستارم.
 فقط و فقط  مبارزه  ادامه دار، طبقاتی ومتحد ما در تمامی اشکال و همه جانبه، ضامن پیروزی ماست و دیگر بس!

تبعید ی محکوم به مرگ و چشم انتظار انقلاب و دیدارتان-
حمید قربانی 12 آپریل 2014


کارگران نقاش و تمامی کارگران، از شاهرخ زمانی حمایت کنیم !!!


http://www.azadi-b.com/J/2014/04/post_491.html

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر